خدا ما رو برای هم نمی‌خواست .. فقط می‌خواست همو فهمیده باشیم
بدونیم نیمه‌ی ما مال ما نیست .. فقط خواست نیمه مونو دیده باشیم

تموم لحظه های این تب تلخ .. خدا از حسرت ما با خبر بود
خودش ما رو برای هم نمی‌خواست .. خودت دیدی دعامون بی‌اثر بود

چه سخته مال هم باشیم و بی‌هم .. می‌بینم میری و می‌بینی میرم
تو وقتی هستی اما دوری از من .. نه میشه زنده باشم نه بمیرم

 نمیگم دلخور از تقدیرم اما .. تو میدونی چقدر دلگیره این عشق
فقط چون دیر باید می‌رسیدیم .. داره رو دست ما می‌میره این عشق

نظرات شما عزیزان:

هادی

ساعت0:38---28 خرداد 1392

گویند جان خانه ی عشق یا عقل و هوس است

بدرود عقل و هوس هایم آرزوست



گویند جوانه های امید در عشاق خشکیده است

خشکیدن جوانه های امید وجودم آرزوست



گویند فلک به حال عاشق گریسته است

سیلاب اشک های فلکم آروزست



گویند شروع عاشقی بسان بدرود زندگیست

پوشیدن کفن های سفیدم آرزوست

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: